




پادشاه موریانگ یکی از پادشاهان باکجه بود که به یک روند تجدد و احیا در سلطنت خود رسیدگی میکرد درحالیکه در حال تبدیل امپراتوری خود به یک قدرت دریایی نیز بود. او یک دختر ناشناخته و مخفی داشت به نام «سو بیک هیانگ» که بخاطر خواهر ناتنیاش «سئول هی» نتوانست به مقام شاهزادگی برسد. اما او در برابر پدرش عمیقاً درستکار و یک وطنپرست بود. بعدها وی رهبر «بیمون» شد، یک گروه مخفی جاسوسی که در جنگ به کشورش کمک میکرد، سو بیک هیانگ توانست در تاریخ باکجه برای همیشه در یادها بماند.
آن یون یونگ معلم و پرستار مدرسه ایست که قابلیت دیدن هیولاهایی را دارد که از پس مانده خواسته ها و آرزوهای انسان ها ساخته میشوند ، از طرفی هونگ این پیو، معلم چینی همان مدرسه است و از قابلیت ویژه و مرموزی برخورددار است اما او نیز همچون آن یون یونگ ، متوجه اتفاقات عجیبی در مدرسه میشود ، پس به کمک هم سعی میکنند برای محافظت از بچه ها ، جلوی اتفاقات بد را بگیرند و…
“کیم مو می” آرزوی سلبریتی شدن داشته اما اکنون یک کارمند اداری معمولی است که از ظاهر خود رضایت ندارد. او با زدن یک نقاب و پخش آنلاین توجهات زیادی جلب می کند و از این بابت احساس رضایت دارد. همکار او “جو اوه نام” نیز خود را زشت می پندارد؛ وقتی او متوجه می شود دختر نقاب دار همان “کیم مو می” است، عاشق و درگیر اتفاقی غیرمنتظره با او می شود…
“سو آری” تلاش می کند تا با انجام کارهای متمایز و جسورانه در شبکه های اجتماعی به شهرت و ثروت برسد. در حالیکه او از زندگی جدیدش لذت می برد، با جنبه های زشت و روی دیگر سلبریتی بودن نیز روبرو می شود…
شخصی با هویت مخفی که ماسک سگ به صورتش می زند، بسته به نتایج رای مردم، مجازات اعدام را برای جنایتکاران شرور اجرا می کند...
داستان این سریال درباره بازیگر مرد مشهوری است که مجبور است در ماه به مدت یک هفته در نقش و شخصیت جدیدی زندگی کند و زندگی او بعد از دیدن زنی زیبا که در یک شرکت هواپیمایی کار میکند عوض می شود. البته آن زن نیز برخلاف ظاهرش زندگی دچار بیماری خاصی با اختلال تشخیص چهره می باشد. این دو پس از آشنایی
جوران با جه هو که یک پزشک است ازدواج کرده و اکنون یک زن خانه دار است. او خوشحال بوده و زندگی ایده آلی دارد؛ اما وقتی متوجه بوی عجیبی در حیاط خلوت خانه شان می شود، همه چیز تغییر می کند…
شین چه گیونگ دختر شاد و پر دردسر این سریال دختری مدرسه ای میباشد که بدلیل یک قول قدیمی بین شاه و پدر او مجبور میشود برای ازدواج با شاهزاده قصر از خانواده خود جدا شود و وارد قصر شود اما شاهزاده قصر پسری است که دختری به نام هیو رین را دوست دارد . هیورین دختری است که باله کار میکند و چند سالی با شاهزاده بطور مخفی دوست میباشد. در ادامه با لی یول آشنا می شوید . پسری که قبلا هنگامی که پدرش زنده بود بعنوان ولیعهد و جانشین شاه بود ولی بدلیل مرگ پدرش طبق قوانین قصر مجبور به ترک قصر می شود و عنوان ولیعهدی به شین می رسد. لی یول و مادرش به قصر باز می گردند و در اینجاست که با وجود اینکه شین چه گیونگ با هم ازدواج کرده اند اما لی یول عاشق شین چه گیونگ می شود و حوادث و رخدادهای مهم قصر از اینجا آغاز می شود پرنسس که تازه وارد می باشد با بسیاری از قوانین قصر آشنا نیست و همین موضوع باعث اتفاقات بسیار خنده داری می شود که حسابی شما را می خنداند. شین که در ابتدا به هیو رین علاقه دارد کم کم عاشق شین چه گیونگ می شود و…
این سریال داستان افراد ساکن در جزیره ججو را روایت میکند که تا حدودی به یک شکل به هم مرتبط هستند؛ لی دونگ سوک (Lee Byung Hun) در یک روستای کوچک به دنیا آمده و اکنون با کامیون خود امرار معاش می کند. او با مین سون آه (Shin Min Ah) آشنا می شود. زنی که برای فرار از گذشته مرموز خود، به این جزیره نقل مکان کرده؛ جونگ یون هی (Lee Jung Eun)، صاحب مغازه ماهی فروشی، دوباره با معشوق گذشته اش چوی هان سو (Cha Seung Won) ملاقات می کند؛ پارک جونگ جون (Kim Woo Bin)، کاپیتان کشتی، عاشق لی یانگ اوک (Han Ji Min)، که یک غواص است می شود…
عنوان فیلم یا سریال مورد نظر خود را
جستجو کنید و یا از طریق فیلترهای موجود،
فیلم و سریال مورد علاقه خود را پیدا کنید.